یکی از مسائلی که به طور حتم ما بازیبازهای ایرانی در زندگی با آن روبرو بوده ایم و یا روبرو خواهیم شد مسئله ی موضع گرفتن والدین در برابر بازی کردن بازی های رایانه ای توسط فرزندانشان می باشد که بسته به سن والدین، سن فرزند و تعداد ساعت های بازی کردن در روز متفاوت است ولی به هر حال کم و بیش برای همه ی ما رخ داده است. چه بخواهیم و چه نخواهیم دیدگاه پدران و مادران ما نسبت به بازی های ویدئویی دیدگاه مثبتی نیست و اگر ما صدها تحقیق و مقاله و در مورد مفید بودن بازی های رایانه ای به آنها نشان دهیم کافی است تا در یک خبر و یا یک مورد بشنوند که “فلان نفر در فلان جای دنیا بر اثر بازی کردن زیاد بازی های ویدئویی به خود یا دیگران اسیب رسانده است” و یا “تحقیقی انجام شده است که طی شرایطی خاص بازی های ویدئویی را مضر دانسته است.”
همین کافیست تا همه چیز را فراموش کنند و شروع به بد گفتن و انتقاد کردن از بازی های ویدئویی کنند و ما را با جملاتی نظیر “خجالت نمی کشی با این سنت بازی می کنی؟”، “کی می خوای دست برداری از بازی کردن”، “بازی کردن برای بچه ها است” و… متهم می کنند. تازه این یک قسمت قضیه است و قسمت دیگر این است که حتی اگر بازی های ویدئویی را مضر نیز ندانند این گمان را دارند که این بازی ها تنها برای کودکان است چون اسمش بازی است!
این دیدگاهی است که لااقل در جامعه ی ما در مورد بازی های ویدئویی وجود دارد و نسل ما با آن روبرو بوده است. موضوع اینجاست که بازی های ویدئویی نیز مانند هر چیز دیگری در دنیا نسبی هستند و می توانند با استفادهی درست به یک ابزار مفید تبدیل شوند و یا با استفاده ی افراطی و غلط مسیر زندگی را منحرف کنند.
اگر بخواهیم در مورد افراط و اعتیاد حرف بزنیم که خب این فقط مختص بازیهای رایانهای نیست. افراط و اعتیاد حتی در مورد مسائل مثبت نیز مضر هستند و زندگی را از روند عادی خود خارج می کنند. چه فرقی میکند که یک شخص هر روز 15 ساعت بازی رایانهای انجام دهد و یا مثلا مشغول تماشای فیلم باشد یا حتی 15 ساعت از وقت تمام روزهای زندگی خود را کتاب (غیر درسی) بخواند و از تمام مسائل مختلف زندگی و روابط با خانواده و دوستان و…. غافل شود. باور کنید در تمام این موارد فرد از دیگر فعالیتهای زندگیاش باز می ماند و لطمه می خورد ولی در دیدگاه والدین ما اینطور نیست. بگذارید رک و پوست کنده همین 3 مورد را با هم مقایسه کنیم. اگر روزی 15 ساعت کتاب بخوانیم واقعا فرزند خوبی هستیم. اگر 15 ساعت فیلم ببینیم می توان گذشت و ایراد نگرفت ولی اگر 15 ساعت بازی کنیم ما قطعا از دیدگاه والدین مریض هستیم و مشکل جدی داریم! این طرز فکر منصفانه نیست ولی خواه ناخواه وجود دارد. منظور این نیست که 15 ساعت بازی کردن ایراد ندارد بلکه خیلی هم بد است ولی نه بدتر از 15 ساعت فیلم دیدن و شاید حتی 15 ساعت کتاب خواندن و …..
در مورد مسئله ی سن مناسب بازی کردن نیز متاسفانه همین مشکلات و مسائل در کشورمان برای والدین وجود دارد. آخر چطور می شود یک بازی که تنها برای سن بالای 18 سال ساخته شده است برای کودکان باشد؟ متاسفانه برای والدین ما بازی کردن عنوانی مثل GTA با کلی صحنه های نامناسب برای کودکان توسط یک کودک 10 ساله بسیار قشنگ تر و منطقی تر از بازی کردن آن توسط یک فرد مثلا 27 ساله است و با کمال میل حاضرند این بازی را برای کودک خود خریداری نمایند و در اختیارش قرار دهند ولی به دیگر فرزند خود که 25 سال دارد و آن را بازی می کند ایراد بگیرند و او را بچه خطاب کنند و فکر کنند که دارند درست ترین کار دنیا را انجام می دهند و فرزندشان را از ورطهی خانمان سوز بازی های رایانه ای نجات می دهند. متاسفانه این مسئله تنها در کشور ما وجود دارد و نسل ما با آن درگیر بوده است و درگیر است و درگیر خواهد بود تا روزی که شاید خود ما در صدد از بین بردن آن برآییم.
به هر حال همه ی ما روزی پدر و مادرخواهیم شد و شاید همین مسئله را با فرزاندمان داشته باشیم. نکته اینجاست که ما چگونه با این مسئله برخورد خواهیم کرد؟ قطعا ما که خود در دنیای فوق العاده زیبای بازی های رایانه ای سیر و سفر کرده ایم نباید برخوردی مانند پدر و مادرانمان با بازی های ویدئویی داشته باشیم و در برابر آن موضعی کاملا خصمانه بگیریم. این تنها راهی است که می توان امیدوار بود تا نسل های آینده با مشکلی که ما با آن روبرو بوده ایم درگیر نشوند و یا لا اقل کمتر درگیر باشند.
بگذارید کمی از جنبه ی تفریح به این مقوله نگاه کنیم. واقعا کدام سرگرمی و تفریح است که به ما اجازه دهد تا در غایت تخیل خود غوطه ور شویم و به دنیاهایی سفر کنیم که هر گز نمی توان در واقعیت در آن ها بود و در نقش شخصیت هایی قرار گیریم که شاید قهرمان تمام زندگی ما بوده اند. غیر از یک بازی رایانه ای چگونه می توان با اتوموبیلی رانندگی کرد که شاید در دنیای واقعی نمونه اش را حتی از نزدیک هم نبینیم. چگونه می توان طعم واقعی هدایت یک ارتش بزرگ را در یک نبرد هیجان انگیز در جریان جنگ جهانی چشید و با تمام وجود آن را حس کرد. چگونه می توانیم در قالب شوالیه ی تاریکی قرار بگیریم و مردم را از شر جوکر و دیگر دشمنان جامعه نجات دهیم؟ بازی های رایانه ای دنیایی هستند که به ما اجازه می دهند رویاهایمان را کنترل کنیم و آن ها را رقم بزنیم. مانند فیلم های سینمایی نیستند که فقط به تماشای آنها بنشینیم و کاری جز نگاه کردن نداشته باشیم. اینجا خود ما گردانندگان وقایع هستیم و به آن ها جهت می دهیم. اینجا ما تصمیم می گیریم و سپس با عواقب تصمیمان روبرو می شویم. اینجا ما نقش اول هستیم و همه چیز در کنترل ماست. راه می رویم ، اکتشاف می کنیم ، می کشیم ، کشته می شویم، عاشق می شویم، انتقام می گیریم، اشک می ریزیم ، می خنیدم، خواننده و نوازنده می شویم، در کالبد محبوب ترین ورزشکارانمان قرار می گیریم، در نقش ابر قهرمانان زندگیمان قرار می گیریم، تصمیمات مهم و حیاتی می گیریم، رانندگی می کنیم، تصادف می کنیم، بین خوبی و بدی انتخاب می کنیم، خیانت می بینیم و خیانت می کنیم و درس می گیریم، تاریخ را رقم می زنیم و صدها عمل دیگر که تنها و تنها در این دنیای شگفت انگیز ممکن می شوند. واقعا نگاهی به نکاتی که ذکر کردم بیاندازید و با خود فکر کنید که کجا می شود این همه تفریح و سرگرمی مختلف را با هم داشت و این تعداد تجربه را کسب کرد.
اگر فقط به جنبه های سرگرمی نگاه نکنیم و بخواهیم از جنبه های آموزشی نیز بازی های ویدئویی را بررسی کنیم حرف های بسیاری برای گفتن داریم. به راستی که همین بازی ها کلی اطلاعات عمومی ما را بالا برده اند. توسط همین بازی ها با کلی از وقایع مختلف تاریخی آشنا شده ایم. توسط همین بازی ها با فرهنگ و معماری و تاریخ بسیاری از شهرها و کشورهای دنیا در دوره های تاریخی مختلف آشنا شده ایم، استرتژی ها و نقشه های مختلف را به کار برده ایم و شکست خورده ایم و یاد گرفته ایم، با بازی های شبیه ساز بسیاری از مهارت ها را تا حدودی آموخته ایم و اگر روزی در واقعیت با آنها روبرو شویم قطعا مانند یک فرد صفر کیلومتر نیستیم، با زندگی و سرنوشت بسیاری از شخصیت های مهم تاریخ آشنا شده ایم و از آن ها درس گرفته ایم. در دنیای بازی های ویدئویی ما با مفهوم تیم و کار گروهی آشنا شده ایم، لذت همکاری با دوستان و حتی غریبه ها را چشیده ایم و دوستان جدید پیدا کرده ایم. مگر زندگی غیر از این است؟ مگر تمام ورزش ها و آموختنی ها قصدشان آموزش همین مسائل به ما نیست؟ بازی های ویدئویی با استفاده ی درست به ما درس هایی از زندگی می دهند. این بی انصافی است که از ریشه و پایه این صنعت را به مضر بودن متهم کنیم و همه چیز را به گردن آن بیاندازیم. بازی های رایانه ای به وضوح ذهن و دید ما را باز می کنند و ما را با مسائلی آشنا می کنند که هرگز نمی توان در جای دیگری جستجو کرد. آیا نباید به بازیباز بودن خود افتخار کنیم؟ وقتی بازی های رایانه ای این همه نکات مثبت و جذاب و آموزنده و سرگرم کننده را برای ما به ارمغان آورده اند، به ما چه که در فلان کشور یک شخص غیر نرمال 4 روز در کافی نت پشت سر هم بازی کرده تا جان خود را از دست داده است. آیا اگر بازی رایانه ای نبود چنین فردی راه دیگری برای اعتیاد و از بین بردن خود پیدا نمی کرد؟ ایا این تقصیر بازی های ویدئویی است؟ خیر این طور نیست. این ما هستیم که با استفاده ی صحیح یا غلط، خوب و بد بودن یک حوزه را تعیین می کنیم و بر آن اساس هدف گذاری انجام میدهیم.
کاش والدین ما بدون تعصب این مسائل را می دیدند و درک می کردند. لا اقل کاش زمانی که ما خود در نقش والدین قرار بگیریم تمام این مسائل و لذت هایی را که در این دنیای بی انتها چشیده ایم فراموش نکنیم و فرزاندمان را از آن منع نکنیم. بالاخره باید روزی این دیدگاه در کشورمان اصلاح شود و شاید نسل ما که از این مسئله آسیب دیده است و متهم شده است و حرف شنیده است باید شروع کننده ی از بین بردن این تعصبات باشد. تعصباتی که هر کدام از ما را آزار داده است، کسانی را بیشتر و کسانی را کمتر. یادمان باشد که اگر روزی جایگاهمان از فرزند به والدین تغییر کرد یاد همین روزهای خود نیز باشیم و همه چیز را فراموش نکنیم. هر چیزی که به ما مربوط نباشد لا اقل این یکی به ما مربوط است و ما بیشترین صلاحیت را برای تغییر این دیدگاه و تعصبات داریم چون ما یک بازیباز هستیم.شخصی که دنیاهای بسیار بسیار بیشتری را از سایرین دیده است و تخیل قوی تری دارد. شخصی که سریع تر از دیگران تصمیم گیری می کند. شخصی باهوش و قابل احترام که تخیل خود را محدود نکرده است و در انواع و اقسام افسانه ها و واقعیت های تاریخی نقش آفرینی کرده است.ما از اشتباهات خود درس می گیریم و یاد گرفته ایم که هیچ مرحله ای را رها نکنیم حتی مراحل سخت و دشوار زندگی را. ما می توانیم تقلب کنیم ولی با درستی و عدالت بازی می کنیم. باید به خود افتخار کنیم که یک بازیباز هستیم و امیدوار باشیم روزی برسد که پدران و مادران نیز دیدگاه بهتری در این باره پیدا کنند. شاید بهترین جمله در مورد ما گیمرها این باشد:
” گیمر بودن من به این دلیل نیست که تصمیم گرفته ام زندگی نداشته باشم، بلکه به این دلیل گیمر هستم که تصمیم گرفته ام زندگی های زیادی داشته باشم “.
پس بیایید بازی کردن خود را پنهان نکنیم و افتخار کنیم که یک بازی باز هستیم. ما یک جامعه هستیم. جامعه ای که کسی نمی تواند به این راحتی پایه های آن را سست کند. حتی اگر در داخل این جامعه با هم درگیری هایی داشته باشیم اما با این حال در قدرت و سلامت جامعه ی خود شکی نداریم. به ما می گویند بازی باز. ما صبر و پشتکار را از مراحل Dark Souls آموخته ایم و خشم کریتوس را کنترل کرده ایم. بارها و بارها بشریت را نجات داده ایم. عاقبت ایده های آرمان گرایانه و آرمان شهرها را در بایوشاک و رپچر و کلمبیا دیده ایم. در سخت ترین ماموریت ها اسنیک بزرگ را همراهی کرده ایم و در واقع همه کاره ی او بوده ایم. فکر می کنید چه کسانی این شخصیت ها را تبدیل به افسانه کرده اند؟ بدون شک ما… بازی بازان…
1- در هر دقیقه بیش از 100 ساعت ویدیو در یوتیوب آپلود میشود.
2- اولین ویدیو آپلود شده در یوتیوب مربوط به ۱۰ سال پیش است. ده سال پیش یکی از بنیانگذاران یوتیوب به نام جاوید کریم اولین ویدیوی یوتیوب را آپلود کرد. عنوان این ویدیو «من در باغ وحش» بود و تاکنون 20 میلیون بار دیده شده است.
3- قدیمیترین ویدیوی آپلود شده از یک گربه در یوتیوب به سال 1894 (زمان گرفتن فیلم) بازمیگردد.
4- موزیک ویدیوی ‘Gangnam Style’ چنان محبوب بود که رکورد بازدید یوتیوب را شکست و تا به امروز هیچ ویدیویی نتوانسته این رکورد را از آن خود کند.
6- اگر عبارت “Do the Harlem shake” را در یوتیوب سرچ کنید، یک موزیک در پس زمینه پخش میشود و عناصر صفحه همگام با ریتم موزیک به رقص در خواهند آمد.5- میزان درآمد Grumpy Cat، گربه مشهور یوتیوب در سال 2014 بیشتر از برنده جایزه اسکار گوئینت پالترو بوده است.
7- منفورترین ویدیوی آپلود شده در یوتیوب مربوط به موزیک ویدیو Baby از جاستین بیبر است که بیش از 4 میلیون و چهارصد هزار بار دیسلایک شده است.
8- یوتیوب یک فضای تولید و ضبط ویدیو در لس آنجلس دارد که استفاده از آن برای کاربرانی که بیش از 10 هزار دنبال کننده دارند رایگان است.
9- زنی که گاراژ خود را به سرگیبرین و لری پیج (موسسان گوگل) در سال 1998 اجاره داده بود، پس از مدتی توسط گوگل به عنوان مدیرعامل یوتیوب انتخاب شد.
10- 60 درصد از 1000 ویدیوی محبوب یوتیوب در آلمان مسدود شده است.
ر
ر
ر
پیش از هر بازی همه بازیکنان در محوطهای قرار میگیرند که میتوانند چندتا سلاح یا وسیله بردارند، تیراندازی کنند و چیزی بسازند. در شروع بازی از این زمان استفاده کنید و اگر نسبت به هر مسالهای در مورد کنترل بازی ابهام دارید، قبل از شروع کاملا بر همه چیز مسلط شوید.
شاید عنوان این توصیه کمی مسخره به نظر برسد ولی واقعیت دارد. کلنگ در بازی Fortnite نقشی حیاتی دارد. هر کاراکتر بازی یک کلنگ با خودش حمل میکند که در مقابل تخریب مقاوم است و تقریبا هر چیزی که در محیط بازی است را میتواند خراب کند. فقط کافی است چندین و چندبار ضربه بزنید تا بتوانید از همه المانهای درون محیط بازی برای خودتان مواد اولیه جمع کنید. در و دیوار و درخت و هر چیزی که دیدید تخریب کنید و با چوب و آهن و آجرش رمپ و دیوار دفاعی بسازید. یک نکته مهم این است که جمع کردن موارد اولیه در همان آغاز بازی شما را جلو میاندازد و در عمل کلید یک سیستم دفاعی درست و حسابی است.
بله، کلید زندهماندن شما در جزیره ساختن است، برای دفاع از خودتان باید چیزهایی بسازید بویژه اگر تازه بازی را آغاز کردهاید. تمرین کنید به سرعت دور کاراکتر دیوار و رمپ بسازید، بعد دوباره و دوباره تمرین کنید تا به سریعترین شکل ممکن آماده ساخت دیوارهای دفاعی باشید. به هر حال فراموش نکنید که ساختمانها بهترین وسایل دفاعی شما هستند البته در کنار کیت پزشکی و معجونها.
در بازی Fortnite اصل قضیه زندهماندن است پس لابد حدس میزنید که جان هر کاراکتر و کمشدنش چقدر ارزش دارد. برای بالارفتن جان میشود از مواد مختلفی استفاده کرد، بعضیشان مستقیما حالتان را بهتر میکنند و بعضی صدمهدیدنتان را سختتر.
باند و کیتپزشکی نوار معروف سبز بالای صفحه را پر میکنند. البته فقط کیت پزشکی میتواند کاملا جانتان را برگرداند. معجونهایی هم هستند که پوشش محافظ یا سپردفاعیتان را ترمیم میکنند (نوار آبی بالای صفحه)، این معجونها Shield Potions و Small Shield Potions نام دارند. برای ترمیم کامل نوار آبی باید دوتا Shield Potions مصرف کنید. یک ماده دیگر Chug Jug است، مصرفش ۱۵ ثانیه طول میکشد اما کل سلامتی و سپرهای دفاعیتان را روبهراه میکند.
نهایتا از Slurp Juice غافل نشوید. مصرفش یعنی هرثانیه ۱ امتیاز به جان و ۱ امتیاز به سپردفاعیتان اضافه میشود و کل ماجرا هم ۲۵ ثانیه ادامه دارد.
در بازی Fortnite سلاحهای مختلفی وجود دارد که باید بدانید هر کدام در چه موقعیتی بهترین تاثیر را دارند.
از اسنایپر برای شکار دشمن در فاصلههای کوتاه استفاده نکنید. شاتگان بهترین گزینه برای درگیری نزدیک است اما یادتان باشد که باید هنگام استفاده از آن کمی هم پرتکاپو باشید مثلا موقع شلیک بپرید و همزمان که کمی به جلو حرکت میکنید حریف را بزنید تا شکارتان برای طرف مقابل به عنوان یک هدف در حال حرکت دشوارتر شود. تفنگهای تهاجمی یا Assault rifles هم به درد زدن اهداف دور میخورند و هم در درگیریهای نزدیک به کارتان میآیند، بعضیشان دوربین هم دارند، بعضی دیگر نه. سابماشینگانها واقعا سریع شلیک میکنند ولی برای زدن هدف در فاصله دور اصلا سراغششان نروید.
اسلحههای دستی یا Pistols برای زدن اهداف نه خیلی دور و نه چندان نزدیک بهترین کاربرد را دارند. در یک درگیری خیلی نزدیک سرعت شلیک این سلاحها خیلی جالب نیست و ممکن است کار دستتان دهد. موشکاندازها و نارنجکاندازها (Rocket Launchers و Grenade Launchers) بهترین گزینه برای تخریب ساختمانها و قلعههای دفاعی دشمناند. یکی دو شلیک درست و حسابی با آنها سازهدفاعی و خود رقیب را با هم نابود میکند.
نهایتا یک کمان هم توی دست و بالتان هست، میشود با آن به تعداد نامحدود تیر شلیک کرد ولی از تیروکمان که انتظار معجزه ندارید؟!
در بازی فورتنایت بتل رویال ابزار و ادوات مختلفی وجود دارد که میشود هم به صورت دفاعی و هم به شکل تهاجمی ازشان استفاده کنید.
نارنجک که خب به قدر کافی با آن آشنایید، مثل همه بازیها چند ثانیه پس از پرتاب منفجر میشود. یکی از بمبهای بامزه بازی Boogie Bomb است. این بمب که ظاهری شبیه به نارنجک دارد حریفتان را مجبور به رقص میکند، ماجرا ۵ ثانیهای طول میکشد و علاوه بر خندهدار بودن نکته مهمترش این است که حریف در این فاصله، نمیتواند هیچ واکنش دفاعی یا تهاجمی نشان دهد و در برابر حمله شما آسیبپذیر است. در بازی نوعی نارنجک خاص به اسم Port-A-Fort هم داریم. این مدل از نارنجک را اگر پرتاب کنید یک قلعه سریع برایتان ساخته میشود. از این قلعههای آماده هم میتوانید استفاده کنید.
در آخر بد نیست با Impulse Grenade هم آشنا شوید. نارنجکی که میتواند هر چیزی را سر راهش درب و داغان کند، جالب اینکه از طریقش میتوانید خودتان را هم به سمت دشمن پرتاب کنید تا مسافتی نسبتا طولانی را در زمانی کوتاه طی کنید.
همانطور که اشاره شد در بازی Fortnite منطقه امن و بیخطر برای هر بازیکن هر لحظه در حال کوچکترشدن است و در عمل درگیری اجتنابناپذیر است اما به هر حال بعد از شروع بازی وقتی هنوز امنیت دارید بد نیست سعی کنید بر همه مهارتها مسلط شوید.
ممکن است از این توصیه خوشتان نیاید ولی به هر حال دعوت به بازی تهاجمی از همان آغاز خیلی هم بیحکمت نیست. اغلب رقبا همان اول بازی از هر زمان دیگر آسیبپذیرترند پس ممکن است کلید پیروزی شما در شروعی سریع و خشن نهفته باشد.
اگر دیدید کسی دارد از دستتان فرار میکند همینطوری رهایش نکنید! در اغلب این موارد طرف مقابل سلاح خوبی ندارد و به همین دلیل فرار میکند، پس تعقیبش کنید.
در بعضی از لحظات بازی واقعا باید درست و حسابی فکر کنید که الان چه چیزی بیشتر به درد میخورد. مثلا اوضاع سلامتیتان وخیم است و میخواهید تصمیم بگیرید که کیت پزشکی بردارید، معجون تقویتکننده سپر دفاعی بزنید یا یک تفنگ خوش دست ِ کمیاب را بردارید. خب این بازی هم شبیه زندگی است؛ هیچ چیزی از سلامتی مهمتر نیست.
این نکته را هم فراموش نکنید که گاهی بعضی آیتمهای نه چندان کمیاب کارکردشان از یک آیتم کمیاب بهتر است. آنها را بشناسید و اگر پیداشان کردید از خیرشان نگذرید.
بازی فورتنایت بتل رویال از ۱۸ منطقه مختلف با اسامی مشخص (مثل Anarchy Acres یا Fatal Fields) تشکیل شده است. با توجه به اینکه در فرایند بازی مناطق امن در حال کوچک و کوچکتر شدن هستند بهتر است با مناطق مرکزی نقشه (مثلا Tilted Towers) بیشتر آشنا شوید. چون احتمالا این مناطق در بیشتر زمان بازی جزو منطقه امن هستند.
فرض کنید روبرویتان دو نفر را میبینید که با هم درگیر شدهاند و در حال جنگیدند، چه میکنید؟
اگر سلاح درست و حسابی داشته باشید با گلوله کافی، وضع سلامتی و سپردفاعی مناسب، خب چه بهتر که درگیر شوید و هر دو را غافلگیر کنید.
اگر سلاح خوب ندارید یا وضع سلامتیتان چنگی به دل نمیزند قهرمانبازی در نیاورید. در کل اینکه حساب شده عمل کنید، شاید از یک درگیری که بیموقع واردش شدید زنده بیرون نیایید.
یک سیستم جدید در بازی ایجاد شده که میتوانید از طریق بخش تنظیمات در منوی اصلی فعالش کنید؛ این بخش که Replay system نام دارد بهتان اجازه میدهد بفهمید علت مرگتان دقیقا چه بوده. برای مثال دارید در یک ساختمان راه میروید که ناگهان میمیرید. با کمک گرفتن از Replay system میتوان بفهمید که مثلا در تلهی یکی از رقبا گرفتار شده بودید که قبلا در محیط قرار گرفته. همچنین بازی به شکل خودکار پیشروی شما را ثبت میکند. با بررسی دقیق و موشکافانه دلایل مرگ و شکل بازی کردنتان میتوانید به نقاط ضعف و قوت بسیاری پی ببرید.
بازی Fortnite هم مثل هر بازی دیگر یک سری حرفهای و کارکشته دارد که میتوانید با نگاه کردن به شیوه بازی کردنشان یک شبه ره صدساله طی کنید و کلی از نکات مهم را بیاموزید. سری به یوتیوب یا توییچ بزنید و بازی استریمرهایی مثل Ninja یا DrLupo را تماشا کنید. ببینید وقتی بهشان گلوله شلیک میشود چطورواکنش نشان میدهند، چطور رقبا را از پا در میآورند، چطور مواد اولیه جمع میکنند و کلی نکته دیگر.
بازی فورتنایت بتل رویال به طرزی باورناپذیر بزرگ است و به همین شکل میتواند خیلی پیچیده هم باشد. اما فراموش نکنید که با یک بازی طرفید، اصل قضیه لذتبردن و سرگرمی است و شاید بهترین راه لذتبردن از یک بازی این باشد که به خودتان اجازه تجربه کردن همه امکانها را بدهید.
در واقع خوب است که به همه این نکات گفته شده دقت کنید تا بازیکن بهتری شوید ولی خودتان را همیشه هم محدود نکنید. گاهی بخشی از نقشه را انتخاب کنید که قبلا به آنجا سر نزدهاید، گشت و گذار کنید. یک سلاح جدید که هیچوقت سراغش نرفتهاید را امتحان کنید، میتوانید حتی بدون کشتن یک نفر برنده بازی شوید! خلاصه دست به کارهای جدید و عجیب هم بزنید چون نهایتا ممکن است خود این شکل بازیکردن هم نکتههای مهمی را بهتان بیاموزد که کسی هنوز آنها را جدی نگرفته باشد.