ماینکرافت=minecraft
ویژگیهای خلاقانه و قابلیتهای ساخت و ساز در ماینکرفت به بازیگران این امکان را میدهد تا به وسیله مکعبهای با بافتهای مختلف در دنیایی رویهای، سازههای مختلف و متفاوتی را بسازند. فعالیتهای دیگر در بازی شامل اکتشاف، جمعآوری منابع، صنعتگری و مبارزه میشوند. گیم پلیدر نسخه تجاری بازی، شامل دو حالت اصلی میباشد: حالت Survival (بقاء)، که بازیکنان در آن میبایست به جمعآوری منابع پرداخته و برای حفظ و نگه داری میزان سلامتی و گرسنگی خود تلاش نمایند؛ و حالت Creative (خلاقانه)، که در آن بازیکنان موجودی نامحدودی از منابع را در اختیار دارند، آزادانه میتوانند پرواز کنند. در این حالت درجه سلامتی و گرسنگی وجود ندارد. همچنین حالت سومی با عنوان Hardcore وجود دارد که همانند حالت Survival (بقاء) با تفاوت در میزان سختی است. در این حالت بازیکن تنها یک جان داشته و پس از مرگ، مجبور به حذف دنیایی که ساخته است میشود.
ماینکرفت موفق به دریافت ۵ جایزه از کنفرانس توسعه دهندگان بازی در سال ۲۰۱۱ شد: جایزه نوآوری، بهترین بازی قابل دانلود، و همچنین برنده بهترین بازی جدید از بخش انتخاباتی توسعه دهندگان بازی و جایزه انتخابی حضار شد. این بازی برنده جایزه بزرگ Seumas McNally از فستیوال بازیهای مستقل در ۲۰۱۱ نیز شد. ماینکرفت همچنین برنده جایزه اهرمک طلایی در بخش بهترین بازی قابل دانلود در سال ۲۰۱۲ شد. در تاریخ ۸ آوریل ۲۰۱۳ حدود ۱۰ میلیون نسخه PC بازی به فروش رفت و در ۲۲ ژانویه ۲۰۱۳ بیش از ۲۰ میلیون نسخه از بازی در تمامی پلتفرمها به فروش رسید.
grand theft auto v=gta v
بعد از انتشار بازی GTA IV در سال ۲۰۰۷، بازی های زیادی حول محور بازی های جهان آزاد منتشر شدند که هریک موفقیت های خوبی را نیز از خود برجای گذاشتند، اما چیزی که تمام صنعت گیم منتظر آن بودند، بازی جدید استدیوی راکستار یعنی نسخه ای دیگر از سری بازی GTA بود تا باری دیگر چارچوب بازی های جهان آزاد را تعریف کند و مرز های آن را گسترش دهد. اینگونه بود که راکستار لب از سکوت، گشود نسخه ی جدیدی از سری بازی GTA تحت عنوان GTA V را معرفی و روانه ی بازار کرد. موقع تجربه ی بازی GTA V مطمئنا شگفتی خاصی را در آن حس خواهید کرد، زیرا چیزی که در بازی GTA V شاهد آن هستید، نه تنها تمامی انتظارات شما را از یک بازی جهان آزاد کامل برآورده خواهد کرد، بلکه چیزی فراتر از انتظاراتتان برای شما در بازی GTA V تعبیه شده است که هر بخشی از آن می تواند سرآغاز یک مقاله ی بلند بالا شود.
wach dogs
داستان واچ داگز 2 وارد دنیای طرفداران تکنولوژی شده و فرهنگ طرفداران این حوزه را بررسی می کند. هر چند در ادامه پای مسائل جدی تری هم به بازی باز می شود، اما واچ داگز 2 هیچ گاه روحیه شاد خود را از دست نمی دهد. شخصیت های بازی، مدام به آثار مطرح فرهنگی، تکنولوژی های شناخته شده و غول های دره سیلیکون، اشارات جالب و خنده داری می کنند و اگر که آشنایی خوبی با فیلم ها، بازی ها و کتاب ها داشته باشید، خیلی از این اشارات را متوجه خواهید شد و در نتیجه با شخصیت ها احساس هم ذات پنداری می کنید. برخلاف نسخه قبل، شخصیت های پشتیبان واچ داگز 2، دوست داشتنی و به یاد ماندنی هستند. همین موضوع باعث می شود که بازیکن، علاقه بیشتری به دنبال کردن بازی نشان دهد.
اما در ادامه بازی، بازیکن در رفتار مارکوس تضادی عجیبی را خواهد دید. نه مارکوس و نه دوستانش در داستان بازی به شکل یک سری قاتل به تصویر کشیده نشده انذ، اما بازیکن قادر است در نقش مارکوس، تمامی دشمنانش را سلاخی کند. جدا از گسستگی بین داستان و گیم پلی، بسیاری از اعمالی که از مارکوس سر می زند هم جای انتقاد دارد. در واقع شخصیت پردازی مارکوس گرچه نسبت به آیدن پیرس، شخصیت اصلی نسخه قبل جهشی بزرگ داشته و در ابتدای بازی به خوبی به بازیکن معرفی می شود، اما اعمال وی در طول داستان بازی، به مرور وی را شخصیتی ناپخته و حتی غیر عادی جلوه می دهند.
مارکوس و دوستاش در نظر دارند که با جمع آوری طرفدار، شهر سان فرانسیسکو را از سلطه شرکت بلوم خارج کنند، شرکتی که با یه شبکه یک پارچه، همه دیوایس های الکترونیکی و سیستم های دولتی سان فرانسیسکو را به هم متصل کرده و از این شالوده برای مقاصد شوم بهره می برد. متاسفانه روایت داستان روند ثابتی ندارد و در برخی از مقاطع از تب و تاب می افتد، اما با این حال داستان بازی قادر است که تا انتها بازیکن را جذب خود کند.
mafia III= مافیا 3
داستان بازی مافیا ۳ ماجرای یک انتقام خونین درسال ۱۹۶۸ میلادی را روایت میکند. انتقام سختی که قرار است به دستان خشمگین لینکلن کلی رقم بخورد؛ جوان تنومند و سیاه پوستی که بهتازگی از جنگ ویتنام به خانه بازگشته و قصد دارد کسب و کار خانوادگی خود در شهر نیوبوردو، که با الهام از منطقهی نیواورلینز در دنیای واقعی طراحی شده است، را ادامه دهد. خانوادهی لینکلن اعضای یک باند زیرزمینی هستند که به باند سیاه موسوماند و سرپرستی او را از دوران کودکی برعهده داشتهاند. کسب و کار اصلی آنها را فعالیتهای غیرقانونی و پنهانی تشکیل میدهد و این همان کاری است که لینکلن از دوران جوانی به آن مشغول بوده است. اوضاع هنگامی برای قهرمان ما تیره و تار میشود که در پی مواجه شدن او با دسیسهای سازمان یافته و کشمکشهای مربوط به یک سرقت بزرگ بانک، اعضای خانوادهاش قلع و قمع میشوند و او در صدد انتقام از مسببان این کار یعنی اعضای باند ایتالیایی مارکانو بر میآید. اگرچه ماجرای انتقام خونین لینکلن روایتی تازه و بکر محسوب نمیشود و پیش از این هم نمونههای مشابه با آن را در آثار مختلفی نظیر فیلمهای سینمایی یا بازیهای کامپیوتری، فراوان دیدهایم، اما وجود عوامل مهمی نظیر شخصیتپردازی خوب و دیالوگهای قدرتمند موجب شدهاند تا داستان این بازی، بهخصوص در بخشهای ابتدایی آن، به هیچوجه تکراری و خستهکننده جلوه نکند. بهرهگیری از روایت غیرخطی و مستندمحور برای بازگویی رویدادهای مافیا ۳ هم موجب قوام بخشیدن هرچه بیشتر به داستان این اثر شده و با وجود شباهتهای موجود میان شخصیت اصلی داستان این بازی با قهرمان داستان مافیا ۲ (به عنوان مثال بازگشت هر دوی آنها از جنگ در ابتدای داستان)، نوع روایت خاص داستان مافیا ۳ این بازی را متمایز از نسخهی پیشین سری مافیا میسازد.